کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی

می تونم بگم از نوجوونی همیشه کنجکاوم زندگی شخصی آدمایی که جذاب ان و موفق ان رو بدونم و پیگیر باشم!نمی دونم چرا.مثلا بعضی سلبریتی ها خواننده ها نویسنده های محبوبم و حتی آدم های بانفود و جذب کننده و مرموز دور و برم. این کتاب رو خیلی با لذت خوندم.چون از چیزی با شدید ترین میزان دلنشینی مینویسه که هیچ وقت نتونستم بشم.دونده!!!یا از جاهایی با آب و تاب میگه که البته صادقانه هم میگه،که هیچ وقت نمی تونم برم.ژاپن،نیویورک،هونولولو،هاوایی،بوستون....یا از سخت کوشی هایی میگه که همیشه دوست داشتم داشته باشم...از بارون هایی با قلم دلچسبش میگه که هیچ وقت نمیتونم برم زیرش و خیس بشم... برچسب‌ها: هاروکی موراکامی, نشر چشمه+ نوشته شده در یکشنبه هفدهم دی ۱۳۹۶ساعت 14:31 توسط زینب سلیمانی | کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

چند تا از استادا معرفیش کردن و آوازه اش همه جا پیچیده.منم رفتم سراغش.از اولش باهاش اخت نشدم.ینی وقتی دیدم از هزاران فصل تشکیل شده که با تیتر هایی قانون گذار شروع شده انگار آب یخ ریختن رو مغزم!کشش نداشتم بهش.اصلا این حس توم نبود که برم با ذوق و شوق برش دارم بقیشو بخونم و نکات مفیدشو هک کنم تو ذهنم.چون به شکل خیلی مستقیم این قانون هارو میگفت.اصلا اینجور وقت ها لجم می گیره واسه ی اینکه دلم میخواد خودم کشف کنم که چی برداشت کنم از چیزی که دارم میخونم نه اینکه یه سری قانون تو شکل درس بهم ارائه بشه.این نظر منه.هنر شفاف اندیشیدن کتاب خوبیه ولی سلیقه ی من نبود.تو یه سایتی نوشته بود این کتاب شاید به نظر مثل کتاب های تجاری اولش بنظر بیاد ولی در حقیقت اینطور نیست.باید خیلی دقیق مطالعه بشه و براش وقت گذاشته بشه. راستش اخیرا یه تصمیمی گرفتم.اون هم اینکه وقتی کتابی برا کششی ایجاد نمیکنه رو نخونم و بذارمش کنار و خودم رو موظف ندونم که حتما بخونمش و تمومش کنم.چون لذت بردن از خوندن برام اولین هدفه و تو اولویته.پس حفظش می کنم. برچسب‌ها: رولف دوبلی, نشر چشمه, عادل فردوسی پور+ نوشته شده در یکشنبه هفدهم دی ۱۳۹۶ساعت 17:9 توسط زینب سلیمانی | کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

همیشه دوست داشتم کتابی بخونم که درباره عشق باشه و دفاع از عشق و معنای عشق و فلسفه ی عشق."در ستایش عشق" دقیقا همین بود.تو باغ کتاب چشمم بهش خورد و صفحه اولش رو که نگاه کردم نوشته بود،موضوع:عشق.چشام برق زد و پریدم بالا،شک نکردم تو خریدنش. کتاب هایی که متنش ذهنم رو به چالش می کشه رو دوست دارم،وقتی مجبور می شم روی کلماتش عقب جلو شم و معنا و مفهوم پیدا کنم،حس خوبی دارم.وقتی متن کتاب بعضی جاها سنگین تر می شه و مجبور می شم بیشتر تمرکز کنم تا بفهمم قضیه چیه،حس خوبی دارم.خصوصا وقتی موضوع فسلفی باشه.اونم عشق...آخه اون موقع دیگه متوجه اطرافم نیستم و این خودش یعنی بلد بشی چجوری با لذت کتاب بخونی. در ستایش عشق نوشته ی آلن بدیوترجمه مریم عبدالرحیم کاشی نشر ققنوسبرچسب‌ها: آلن بدیو, انتشارات ققنوس کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

اردیبهشت همین امسال بود که با کلی ذوق و شوق و لب خندون رفتیم نمایشگاه کتاب و با بن کارتمون گشتیم و گشتیم تا کتابایی رو که با صدای بلند تر دارن صدامون می کنن رو پیدا کنیم و بیاریمشون خونمون :) یادمه که بیشتر پول بن کارتمو استفاده کرده بودم و فقظ پنج تومنش مونده بود.تو یکی از راهرو ها داشتم راه میرفتم که یهو این کتاب شروع کرد به فریاد زدن که بیا منو بخر.دیدم قیمتش شیش تومنه.همینجور که داشتم نگاش می کردم و با خودم فکر می کردم که چقدر برگه های کاهی روزنامه ای شکلشو دوست دارم،در گوشم گفت هزارشو تخفیف بگیر و منو بخر.خلاصه امشب نوبت بهش رسید و خوندمش. یک سری اطلاعات روانشناسانه ی خوب از یه سری روزنامه ها و مجلات بود و خیلی دوستش داشتم.قسمت خوب ماجرا امروز این شد که از یکی از مقالاتش یاد گرفتم که وقتی محیط کاریم رو دوست ندارم ریسک کنم و بگم نمیام.حالا حس خوبی دارم و یکشنبه هام مال خودم شد. لبه ی پیروزی ترجمه الیاس کرمینشر اطلاع پ.ن:تعداد ضربان قلبم اون لحظه ای که استاد حافظیان گفتن نفر اول مسابقه ی خواندن،دانستن و توانستن:زینب سلیمانی؛شمردنی بود :)برچسب‌ها: الیاس کرمی, انتشارات اطلاع کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

رولد دال یکی از نویسنده های خیلی محبوب کودک نوجوانه.قبل تر داستان خانواده پشمالو ها با خانواده آقای ابله رو ازش خونده بودم و کودک درونم کلی ازم مچکر بود که مرسی هستی و منم میبینی و ایناخلاصه ماتیلدا رو از اونجایی برام جلب توجه کرد که مامان از بچگی گاهی اوقات مارو ماتیلدا صدا می کرد.دوست داشتم بدونم شخصیت ماتیلدا چجوری بوده که مامان ما رو ماتیلدا لغب داده بود :) داستانش خیلی دوست داشتنی و لذت بخشه.من نظرم اینه که همه ی ماهایی که آدم بزرگ صدامون می کنن گاهی بد نیست تو حال و هوای بچگی بریم و با داستان های این شکلی بخندیم و حال خوب داشته باشیم. ماتیلدا رولد دال ترجمه محبوبه نجف خانی نشر چشمهبرچسب‌ها: رولد دال, انتشارات چشمه کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

بین کتابای روانشناسی همیشه الگوی کتابخونیم مامان بوده.اکثر کتابایی که میخونه تو همین موضوعات میچرخه.راستش این کتابو یه نگاهی کرد و گفت چرا کتابش سر و ته نداره؟!خب باید بگم همین الان کتابش رو تموم کردم و بنظرم یکی از تمیز ترین کتابای روانشناسی بود که خوندم!باید بازهم از مامان بپرسم دلیل حرفشو!چون مبنای مطالبش علمی و درست بود.اکثرا از نویسنده هایی مثل گوستاو ینگ و دنیل گلمن استناد کرده بود که قبل تر هم ازشون خوندم و دیگه شناخته شده ترینن.و اینکه خیلی تمیز و شیک تقسیم بندی کرده بود. موضوع کتاب از اسمش مشخصه.بشتر راجع به این بود که شخصیتت رو پیدا کنی،انصافا عاشق این نیستی که بدونی شخصیتت چیه؟چقدر برون گرایی چقدر درون گرا؟چقدر خیال پرداز چقدر خود شیفته؟چقدر وابسته چقد عشق پرست؟واقعا کتاب محشری بود.تمام روان شناس خود باشید ژیل آزوباردیترجمه فرشته مولایی نشر آیینه دانشبرچسب‌ها: ژیل آزوباردی, انتشارات آیین دانش کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

نمیدونم چرا هرجا مربوط به کتاب و کتابخونی سر می زنم می بینم کتابخونا بیشتر کتابای،داستان کوتاه،رمان و ...رو برای خوندن تو اولویت میذارن.در صورتیکه هزاران هزار کتاب خوب و معرکه ی علمی داریم که به زبون ساده نوشته شده و نباید چون موضوعش علمیه ازش بترسیم و یاد کتاب درسیامون بیفتیم!میشه کتابای علمی رو هم عاشق بود :) اصلا بیا یه تصمیمی بگیریم.برای شروع یه فکری میشه کرد.مثلا می شه بشینیم بررسی کنیم و ببنیم چه بیماری هایی تو خونوادمون و توی ارثمون داره می کشتمون :/ اونارو یادداشت کنیم و شروع کنیم بریم کتابخونه راجع بهشون کتاب خوب پیدا کنیم و بخونیم و یاد بگیریم و مطالبشو تو زندگیمون بکار بگیریم.باور کنیم که اگه صد تا رمان کلاسیکم بخونیم اصلا چارلز دیکنزو از برکنیم بازم اندازه 10 صفحه یه کتاب پزشکی برامون کاربرد عملی نداره.فشار خون بالا ب زبان آدمیزاد از سری کتاب های پزشکی از دکتر آلن روبین هست که موضوعات دیگه مثل تیروئید به زبان آدمیزاد،دیابت به زبان آدمیزاد هم از پرفروش ها بوده.زبانش روونه و طنز هم هست.عالی تقسیم بندی شده.طوری که لازم نیست مثل رمان لازم باشه از اول تا تهش رو بری.میتونی قسمت مربوط به خودت و زندگیت و بیماریتو پیدا کنی و بری سراغش. فشار خون بالا به زبان آدمیزاد آلن روبین ترجمه مانی لطیفی نشر هیرمندبرچسب‌ها: آلن روبین, انتشارات هیرمند کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

وقتی تو خبر های یاهو خوندم که اما واتسون داره طرح بوک کراسینگ یا همون جاگذاشتن کتاب رو انجام می ده به فکرم زد منی که اصلا دوست ندارم کتاب هایی که خوندم تو قفسه خاک بخوره چرا همچین حرکت قشنگی رو شروع نکنم؟چرا اجازه ندم با یه حرکت قشنگ آدم های خوش شانس و ببخشید ببخشید تنبل کشورم یکم هیجان پیدا کنن و شاید شاید شاید اون کتابی که من جا می ذارم رو بردارن و چند صفحه ای بخونن!!!میدونم دارم با کنایه حرف می زنم ولی وقتی می بینم همه ی ملت کاملا می دونن کتاب خوندن چقدر خوبه و اصلا کتاب خوندن رو دوست دارند ولی نمیخونن و تمااام وقتشون رو توی اینستا می چرخن واقعا حرصم می گیره.بعد هی اینور و اونور می گیم چرا اروپا و آمریکا فلانه چرا بهمانه... بگذریم.پروژه ی جا گذاشتن کتاب اینجوریه که یه کتابی که خوندی و خوشت اومده رو صفحه اولش رو یادداشت مینویسی که:"دوست عزیز خوش شانس من.این کتاب از حالا به بعد امانت دست تو است.آنرا بخوان و بعد در جایی دیگر آنرا جا بگذار تا یک خوش شانس دیگر پیدا شود و آنرا بخواند.می توانی تجربه ی خودت را با هشتک #ماموریت_کتاب با ما شریک شوی." تا حالا سه چهار تا کتاب با بعضی دوستان و آشنایان جا گذاشتیم و هرچی از حس خوب و استرس عجیب غریب اون لحظه اش بگم کم گفتم.می دونم دیگه زمونه ی وبلاگ تو ایران رو به پایانه ولی می خوام بگم تویی که داری این متنو می خونی.واسه یبارم شده یه کتاب جا بذ کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

اومدم بگم تسلیمم.نمی دونم چرا تصور کردم می تونم یهو وارد دنیای پیچیده و سنگین روانشناسی عشق بشم و عشق و اراده رو تموم کنم!تسلیمم.برام سنگینه.از سیزده فصل،فصل چهارم رو تموم کردم و همه ی مغزم داره میگه فعلا بذارش کنار.این کتاب ارزش بیشتری باید برات پیدا کنه.نباید یک ماه دستت بمونه و اینقد نخونده بذاریش کنار تختت!!!

عشق و اراده ی همه چی تموم.می خونمت.اما حالا نه...

برچسب‌ها: رولو می, انتشارات دانژه کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

استفاده از نرم افزار خوب و دوست داشتنی و دلنشین فیدیبو رو با خوندن کتاب "تو خودت را دوست نداری" "ناتالی ساروت" شروع کردم.باید بگم متاسفانه کاملا تو ذوقم خورد.تا تقریبا آخر های کتاب نفهمیدم دقیقا چی داره می گه.قلم عجیب و غریبی داشت که به هیچ وجه نتونستم خودمو قانع کنم که می تونم دوسش داشته باشم.اما فیدیبو...عالیه.جون می ده برای وقتاییکه حوصله نداری بری کتابخونه کتاب قرض بگیری.حسش نیست کتاب بگیری دستت و ورق بزنی.پول نداری کتاب بخری. و...برچسب‌ها: ناتالی ساروت, انتشارات نیلوفر کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

مطالبش مثل نیشگون بود برام که بابا چخبرته!خیلی هم به فکر خرج کردن نباش.یه چیزی ام داریم به اسم کم خرجی.بلدی؟

خوب بود.تمیز و شسته رفته کلی مفید و آموزنده بود.در کل دوسش داشتم.

برچسب‌ها: ریچارد تمپلار, انتشارات ایران بان کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...

کتابایی که زورشون برسه احساساتمو قلقلک بدن رو دوست دارم.خب میشه منظورمو اینجوری برداشت کرد که رمان های عشقی خرکی رو هم میتونم دوست داشته باشم.نه.منظورم کتابیه که ارزش داشته باشه واسش وقت بذاری.احساستو بدی دستش.بری تو دنیای قشنگش.تا باشه از این کتابا... وقتی شروع کردم به خوندن اصلا فکر نمیکردم درباره شمس و مولانا باشه.واسه همین خیلی سورپرایز شدم.چون کلا شمس و مولانا همیشه واسم علامت سوال بوده صمیمیت بین شون! اینجوری بگم:واقعا کیف کردم.دم نویسندش گرم.برچسب‌ها: الیف شاکاف, انتشارات ققنوس کتابخانه مرموز/هاروکی موراکامی...